تحقيق تاثير كارآيي سازمان و مديريت برتحول اقتصادي
متشکل از 58 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
توانمندي و موفقيت هر كشوري در صحنه اقتصاد جهاني منوط به موفقيت سازمانها، و موفقيت آنها درگرو خلاقيت، نوآوري و كارايي است. بهعبارت ديگر تحول و رشد اقتصادي هر كشور تحت تاثير مستقيم تحول سازمانها و مديريت در آن تحقق مييابد. كشورهايي نظير ژاپن، انگليس و آلمان بدون داشتن منابع توانستهاند با استفاده از قدرت دانش و مديريت كارا در سازماندهي و تخصيص منابع، رشد اقتصادي شگرفي را در بلندمدت تجربه كنند. عوامل موثر بر كارايي و توانمندي سازمانها در دو دسته طبقهبندي ميشوند:
1 - عوامل برونسازماني (نظير ساختار بازارها، اندازه و ميزان دخالت دولت در اقتصاد، مشوقها و انگيزههاي فعاليت، فضاي كسبوكار و فرهنگ رشد و...).
2 - عوامل درون سازماني (همچون نوآوري و خلاقيت، انگيزش، رهبري و مديريت كارآمد).
وجود عوامل بازدارنده فعاليت در فضاي بيرون از سازمان و ضعف عوامل درون سازماني، سبب ناكارايي فعاليت سازمانها و پايين بودن بهرهوري در كل اقتصاد خواهندشد. تحقيقات (مجاور حسيني - 1377) نشان ميدهد كه سرمايهگذاري زياد كشورها بويژه كشورهاي توسعهنيافته در تجهيزات و ماشينآلات و نيروي انساني در دهههاي گذشته به دليل پايين بودن بهرهوري، رشد ناچيزي را در اقتصاد آنها بهوجود آورده و درعوض كشورهايي كه سرمايهگذاري و رشد نيروي انساني كمتري داشته ولي از بهرهوري بالاتري برخوردار بودهاند رشد اقتصادي بيشتري را نظير هنگكنگ تجربه كردهاند.
باتوجه به مطالب فوق در اين مقاله به صورت موردي سعي بر اين است كه عوامل برونسازماني و درون سازماني كه در ايران عمدهترين موانع در برابر فعاليت سالم و رشد و بالندگي سازمانها و كل اقتصاد هستند، معرفي شوند، شايد كه از اين طريق ريشه بسياري از مشكلات كشور نظير توليد و اشتغال روشن شود. در ابتداي مقاله مروري آماري بر روند رشد اقتصادي در چهار دهه گذشته در ايران خواهيم داشت .
متشکل از 58 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
توانمندي و موفقيت هر كشوري در صحنه اقتصاد جهاني منوط به موفقيت سازمانها، و موفقيت آنها درگرو خلاقيت، نوآوري و كارايي است. بهعبارت ديگر تحول و رشد اقتصادي هر كشور تحت تاثير مستقيم تحول سازمانها و مديريت در آن تحقق مييابد. كشورهايي نظير ژاپن، انگليس و آلمان بدون داشتن منابع توانستهاند با استفاده از قدرت دانش و مديريت كارا در سازماندهي و تخصيص منابع، رشد اقتصادي شگرفي را در بلندمدت تجربه كنند. عوامل موثر بر كارايي و توانمندي سازمانها در دو دسته طبقهبندي ميشوند:
1 - عوامل برونسازماني (نظير ساختار بازارها، اندازه و ميزان دخالت دولت در اقتصاد، مشوقها و انگيزههاي فعاليت، فضاي كسبوكار و فرهنگ رشد و...).
2 - عوامل درون سازماني (همچون نوآوري و خلاقيت، انگيزش، رهبري و مديريت كارآمد).
وجود عوامل بازدارنده فعاليت در فضاي بيرون از سازمان و ضعف عوامل درون سازماني، سبب ناكارايي فعاليت سازمانها و پايين بودن بهرهوري در كل اقتصاد خواهندشد. تحقيقات (مجاور حسيني - 1377) نشان ميدهد كه سرمايهگذاري زياد كشورها بويژه كشورهاي توسعهنيافته در تجهيزات و ماشينآلات و نيروي انساني در دهههاي گذشته به دليل پايين بودن بهرهوري، رشد ناچيزي را در اقتصاد آنها بهوجود آورده و درعوض كشورهايي كه سرمايهگذاري و رشد نيروي انساني كمتري داشته ولي از بهرهوري بالاتري برخوردار بودهاند رشد اقتصادي بيشتري را نظير هنگكنگ تجربه كردهاند.
باتوجه به مطالب فوق در اين مقاله به صورت موردي سعي بر اين است كه عوامل برونسازماني و درون سازماني كه در ايران عمدهترين موانع در برابر فعاليت سالم و رشد و بالندگي سازمانها و كل اقتصاد هستند، معرفي شوند، شايد كه از اين طريق ريشه بسياري از مشكلات كشور نظير توليد و اشتغال روشن شود. در ابتداي مقاله مروري آماري بر روند رشد اقتصادي در چهار دهه گذشته در ايران خواهيم داشت .
تحقيق تاثير كارآيي سازمان و مديريت برتحول اقتصادي
متشکل از 58 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 58 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت